در کجای دنیا قصر را در کنار خرابه می‌سازند؟!

/۰ دیدگاه /در /توسط

کد : 10146

متن شبهه یا سوال:

شنیده شده که می‌گویند از صدای گریه حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه یزید در کاخش از خواب بیدار شد و… در کجای دنیا قصر را در کنار خرابه می‌سازند؟

پاسخ اجمالی

1. اکثرا – اعم از نویسندگان و گویندگان – گفتار خود را به کتاب کامل بهائی نسبت می‌دهند، درحالیکه در کامل بهائی این اتفاق را در خانه و کاخ یزید ترسیم می‌کند، اما همه می‌گویند در خرابه!

2. نقل ماجرا از کتاب کامل بهائی: «… تا ایشان را به خانه یزید آوردند، دخترکى چهار ساله بود، شبى از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان!، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست، یزید خفته بود، از خواب بیدار شد…» (کامل بهائی، عماد الدین طبری، ج 2، ص 235-236)

3. به دو نکته در متن مذکور باید توجه نمود؛

اول. به وضوح پیداست که این اتفاق در خانه یزید رخ داده است نه در خرابه، البته باید گفت در ابتدا ورود اسرا به شام آن‌ها را در خرابه بردند. (شاید همین مطلب بعضی‌ها را به اشتباه انداخته و خیال کرده‌اند این مصیبت در خرابه رخ داده است.)

دوم. با دقت در عبارت «زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست» در می‌یابیم با صدای گریه و فغان اسراء، یزید(لعنة الله) از خواب بیدار شد نه تنها با گریه حضرت رقیه (س).

پاسخ تفصیلی

1. اکثرا – اعم از نویسندگان و گویندگان – گفتار خود را به کتاب کامل بهائی نسبت می‌دهند، درحالیکه در کامل بهائی این اتفاق را در خانه و کاخ یزید ترسیم می‌کند، اما همه می‌گویند در خرابه!

2. نقل ماجرا از کتاب کامل بهائی: در «حاویة» آمده که زنان خاندان نبوت در حالت اسیرى، حال مردان که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده مى‌داشتند و هر کودکى را وعده‌ها مى‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است [و] باز مى‌آید تا ایشان را به خانه یزید آوردند، دخترکى چهار ساله بود، شبى از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان!، زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست، یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد، خبر بردند که حال چنین است. (کامل بهائی، عماد الدین طبری، ج 2، ص 235-236)

3. به وضوح پیداست که این اتفاق در خانه یزید رخ داده است نه در خرابه، البته باید گفت در ابتدا ورود اسرا به شام آن‌ها را در خرابه بردند، خرابه‌ای که امام صادق(ع) در روایتی که از ایشان کتاب خرائج ج 2 ص 753 نقل می‌کند، آن قدر سست بود که می‌خواست بر سرآنان فرو بریزد و کتاب امالی شیخ صدوق ص 231 از فاطمه بنت الحسین(ع) متنی به این مضمون نقل می‌کند، آن‌ها را در جایی زندانی کردند که نه از سرما در امان بودند، نه از گرما، به حدی که صورت‌هایشان آسیب دیده بود، شاید همین نقل‌ها بعضی‌ها را به اشتباه انداخته و خیال کرده‌اند این مصیبت در خرابه بوده، به هر حال تنها مدرک این مصیبت است.

4. با دقت در عبارت «زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست» در می‌یابیم با صدای گریه و فغان اسراء، یزید(لعنة الله علیه) از خواب بیدار شد نه تنها با گریه حضرت رقیه سلام الله علیها.

5. اما در رابطه با مکان خرابه که چه جایی و در کجا بوده باید گفت، مورّخان و مقتل نویسان این مکان را به صورت‌های متفاوتی توصیف کرده‌اند که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم؛

– پس از خطبۀ حضرت زینب(س) در مجلس یزید که اوضاع را بر ضدّ او متحوّل ساخت، یزید به ناچار اهل بیت را در خرابه‌ای بی‌سقف جای داد. آنان سه روز در آن خرابه بودند…
(مقتل خوارزمی، ج ۲، ص ۷۴ | فرهنگ عاشورا، ص۱۵۹)

– از بعض کتب نقل شده که مسکن و مجلس اهل البیت(ع) در شام در خانۀ خرابی بوده و مقصود یزید آن بود که آن خانه سر ایشان خراب شود و کشته شوند…
(منتهی الآمال، ج۲، ص۱۰۰۲)

– (بعد از وقایعی که در کاخ یزید رخ داد، به دستور او، اهل بیت را برای مدتی در شام سکنا دادند.)
شیخ مفید این موضوع را چنین به تصویر کشیده است:

«… سپس دستور داد زنان را در خانه جداگانه درآرند، و على بن الحسين(ع) نيز نزد ايشان باشد، پس خانه چسبيده به خانه يزيد را براى ايشان خالى كرده، و چند روزى آن خاندان (عصمت) در آن‌جا ماندند… ».
(شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج2، ص 122)

از متن شیخ مفید همین مقدار دانسته می‌شود که محل اسکان اهل بیت(ع) خانه‌ای در جوار قصر یزید بود. و به ویژگی‌های دیگر آن پرداخته نشد.

– اما قطب راوندی روایتی مفصل‌تر نقل می‌کند:

«امام صادق(ع) فرمود: وقتى امام زين العابدين(ع) را با اهل بيت پيامبر نزد يزيد آوردند، آنان را در خرابه ‏اى كه ديوارهايش سست بود قرار دادند.
يكى از آنها گفت: ما را در اين خرابه قرار دادند تا بر سر ما خراب شود.
يكى از نگهبانان اين را شنيد و به زبان رومی گفت: اينها را بنگريد مى‏‌ترسند كه ديوار بر سر آنها خراب شود، در حالی‌که اين بهتر است از آن‌كه فردا بيرونشان آورده و يكى بعد از ديگرى گردنشان را بزنند!
امام سجاد(ع) فرمود: به اذن خدا هيچ يك از اين دو نمى‏‌شود. و همين طور هم شد.»
(قطب الدین راوندی، سعید بن عبد اللّٰه، الخرائج و الجرائح، ج2، ص 753)

  • 10146_02_e_web

مطالعه بیشتر

farsnews.com/newstext.php?nn=13930916001105

yon.ir/KamelBahae

yon.ir/wikishiaKh

islamquest.net/fa/archive/question/ar22308

the14.ir/10146


برچسب ها: , , , , , , ,
شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد دانشگاه الازهر: خلافت با توطئه ای شبانه غصب شد
شایعه؛ افتضاح قاری بیت رهبری سعید طوسی ننگ جامعه قرآنی کشور!
ورود پیراهنی با نام یکی از فرماندهان سپاه عمر سعد به بازار، در آستانه محرم!
صف طولانی خیرات در کره جنوبی!!!
دخترانِ باکره به بهشت می‌روند!
کمیل کیست؟ حاکم ایران در زمان حکومت امیرالمومنین!
کوروش کبیر ما رو ببخش، من ایرانی نیستم!
عده ای با علم به وجود داعش باز هم می‌روند کربلا
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله ی امنیتی *