عمر و زنده به گور کردن دخترش در زمان جاهلیت!!!
کد : 10185
عمر و زنده به گور کردن دخترش در زمان جاهلیت !!!
این سخن از عمر نقل شده است که : دو خاطره از دوران جاهلیت دارم ، که یکی از آنـان مرا گریه و دیگری به خنده می آورد.
اما آن خاطره ای که مرا به گریه می آورد این است که: من رفتم تا دختر خود را زنده به گور کنم؛ من برای او گــودال می کندم ؛ ولی او خـاک ها را از ریشـم می زدود؛ درحـالیکه نمیدانست من چـه قصدی برای او دارم. وقتی این خـاطره را به یـاد میآورم گریه میکنم.
اما دیـگری: من خـدای از خرما می ساختم، شـب ها آن را بالای سر خود می گذاشتم تا از من محافظت کند ؛ وقتی صبح می شد و گرسنه می شدم ، آن را می خوردم. وقتی این خاطره را به یاد می آورم به خود میخندم.
(اضواء البیان فی ایضاح القرآن بالقرآن جزء التاسع / صفحه 63)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.