آیا یوگا را می‌توان ورزش محسوب کرد؟

کد 6476

متن شبهه یا سوال:

یوگا ورزشی با پیشینه ای بسیار طولانی است. یکی از مهمترین اهداف این ورزش را، رسیدن به تعادل روانی و سلامت جسمانی برشمرده اند. این هم دقیقا همان چیزی است که برای سعادت و خوشبختی به آن احتیاج داریم. چه مشکلی در این ورزش و اهداف متعالی اش است که اینقدر با آن مخالفت می کنید؟

پاسخ اجمالی

در پاسخ به سوال فوق، اول باید ببینیم «یوگا چیست؟» تا بعد به این نکته برسیم که «آیا یوگا را می‌توان ورزش محسوب نمود یا خیر؟»

اولا باید دانست که یوگا، مهمترین طریقت عملی برای رسیدن به نقطه مطلوب و نهایی آیین هندوست. برای روشن‌تر شدن موضوع، باید دانست که: نقطه نهایی و مقصد مطلوب در آیین هندو «طلوع آگاهی برتر» است. حال، پایه گذار اصلی «یوگا» به نام «پتنجلی» که تمامی دستورات یوگا را تدوین کرده و در کتابی به عنوان «یوگاسوتره» آورده است درباره ملاقات خدایان و فنای نهایی اینچنین می‌نویسد:
«با تسلط سَم یَمَه آگاهی برتر طلوع می‌کند.(یوگاسوتره، فصل 3: بند5).» و جالب اینکه، «سَم یَمَه» بالاترین مرتبه تعلیمات یوگاست! و این یعنی، طبق تعریف پتنجلی، با رسیدن به بالاترین مرتبه یوگا، به نقطه نهایی هندوئیسم که «طلوع آگاهی برتر» است خواهید رسید! اینکه منتقدین، معتقدند که «تعالیم یوگا بُعد عملی هندوئیسم می‌باشد» به این دلیل است که ریشه اصلی یوگا در متون مقدس آیین هندو قرار دارد.

علاوه بر این، در نگاره های هندویی، شیوا، یکی از خدایان آیین هندوست، که در مجسمه ها و تصویرها با جمجمه های آویخته به گردن تصویر می‌شود. نکته جالب توجه ماجرا اینجاست که «شیوا معلم اصلی و اولیه یوگا بوده است و برای اولین بار آن را به «الهه پاراواتی» آموزش داده است. (سید جلال الدین موسوی نسب (آناندا جیوتی). ص 37)» پس «یوگا نه تنها ورزش نیست، بلکه طریقت عملیِ آیین هندوست». موضوعی که اعترافات بزرگان یوگا نیز بر آن صحه می‌گذارند.

به عنوان مثال، سیدجلال الدین موسوی ـ پدر یوگای ایران و ملقب به آناندا جیوتی ـ اینگونه می‌نویسد: «قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است که به کار چاقی و لاغری یا بدن سازی می‌خورد، کوته نظری است. (گنجینه اسرار یوگا/ص38) ایشان در جای دیگری می‌نویسد: پرهیز کنید از معلمی که یوگا را ورزش بداند. (هاتا یوگا/ صفحه ع)»

علاوه بر این باید دانست که یوگا از نظر «شاخص سوخت و ساز» در گروه حرکات بدنی سبک ارزیابی می‌شود چرا که میانگین سوخت و ساز در «آسانا» یا «وضعیت های بدنی» یوگا 2/2 و در «پرانایاما» یا «تمرینات تنفسی» 3/1 است. حال، این وضعیت را مقایسه کنید با فعالیت هایی همانند «تلویزیون دیدن» و «تایپ کردن» که شاخص سوخت ساز در آن ها حدود 1 تا 2 است! این‌ها همه در شرایطی است که در تبلیغات عمومی، یوگا به عنوان راهی مؤثر برای افزایش سوخت و ساز و لاغری معرفی می‌شود!

جالب توجه اینکه پژوهشی سیستماتیک نیز در همین زمینه توسط پژوهشگران دانشگاه ویومینگ آمریکا انجام شده که نشان می‌دهد یوگا از منظر استانداردهای لازم برای اطلاق عنوان ورزش جسمی به آن، صلاحیت‌های لازم را ندارد. ‏(Larson-Meyer, 2016). در زمینه آرامش بخشی یوگا هم انتقادات جدی وجود دارد به گونه ای که تحقیقات روزِ دانشگاه‌های معتبر دنیا، بیانگر این است که در ورای تبلیغات در زمینه ابعاد مثبت روانی یوگا، چیزهای دیگری نهفته است! یکی از این تحقیقات که در سال 2010 در ژورنال مطالعات روانپزشکی در آمریکا منتشر شده است؛ نشان می‌دهد که 8 کارآزمایی بالینی انجام شده، در زمینة «تاثیرات مثبت یوگا در درمان افسردگی» دارای اشکالات روش شناختی بنیادین در درون خود هستند. تحقیقات مشابه دیگری نیز در رابطه با اشکالات موجود در کارآزمایی های بالینی انجام شده در خصوص تاثیر یوگا در «درمان بیش فعالی»، «بر بی‌خوابی»، «بر فشار خون بالا»، «بر صرع» و… وجود دارد.

علاوه بر این پژوهش ها که به عدم کارآیی یوگا در حوزه درمان اشاره دارند، تحقیقات دیگری نیز در زمینه آسیب های جسمی و روانی یوگا در مراجع علمی پزشکی دنیا موجود است. طبق این تحقیقات، آمارها حاکی از رشد بی‌رویه آسیب های جسمی یوگا در فاصله سال های 2001 تا 2014 در آمریکا است. گستره عمومی این آسیب ها به حدی است که برخی مجلات عمومی با انتشار مطالبی، درصدد آگاه سازی افکار عمومی در خصوص آسیب های یوگا هستند.

پاسخ تفصیلی

در پاسخ به سوال فوق، اول باید ببینیم «یوگا چیست؟» تا بعد به این نکته برسیم که «آیا یوگا را می‌توان ورزش محسوب نمود یا خیر؟» و در صورت مثبت بودنِ جواب، به جنبه های «آرامش بخشی» و «متعادل سازی روحی ـ روانی» آن بپردازیم.

اولا باید دانست که یوگا، مهمترین طریقت عملی برای رسیدن به نقطه مطلوب و نهایی آیین هندوست. برای روشن‌تر شدن موضوع، باید دانست که: نقطه نهایی و مقصد مطلوب در آیین هندو «طلوع آگاهی برتر» است. حال، پایه گذار اصلی «یوگا» به نام «پتنجلی» که تمامی دستورات یوگا را تدوین کرده و در کتابی به عنوان «یوگاسوتره» آورده است درباره ملاقات خدایان و فنای نهایی اینچنین می‌نویسد: «با تسلط سَم یَمَه آگاهی برتر طلوع می‌کند. (یوگاسوتره، فصل 3: بند5).» و جالب اینکه، «سَم یَمَه» بالاترین مرتبه تعلیمات یوگاست! و این یعنی، طبق تعریف پتنجلی، با رسیدن به بالاترین مرتبه یوگا، به نقطه نهایی هندوئیسم که «طلوع آگاهی برتر» است خواهید رسید! اینکه منتقدین، معتقدند که «تعالیم یوگا بُعد عملی هندوئیسم می باشد» به این دلیل است که ریشه اصلی یوگا در متون مقدس آیین هندو قرار دارد.

علاوه بر این، نشانه دیگری که برای این ادعا وجود دارد، حضور موجودی به اسم «شیوا» است. در نگاره های هندویی، شیوا، یکی از خدایان آیین هندوست، که در مجسمه ها و تصویرها با جمجمه های آویخته به گردن تصویر می‌شود. نکته جالب توجه ماجرا اینجاست که «شیوا معلم اصلی و اولیه یوگا بوده است و برای اولین بار آن را به «الهه پاراواتی» آموزش داده است. (سید جلال الدین موسوی نسب (آناندا جیوتی). ص 37) مجسمه های شیوا معمولا به صورت نشسته و انجام مراقبه های یوگا دیده می‌شود و البته گاهی هم در حال رقص است. رقصی که با آن جهان را می‌آفریند و نابود می‌کند! تجسم مونث او به صورت «الهه زمان» هم برای انجام مراقبه های یوگا است. نتیجه اینکه، چه مورد پسند ما باشد یا نباشد، باید بپذیریم که یوگا با باورها، آیین‌ها و خدایان هندویی عجین شده و شکلی از جنبه آیینی و حتی پرستش خدایان شیطان گونه هندویی یافته است. و این یعنی، یوگا دستور العملی است که برای آیین هندو نگاشته شده است.

از همین گفته‌ها و مستندات فوق، می‌توان نتیجه گرفت که «یوگا نه تنها ورزش نیست، بلکه طریقت عملیِ آیین هندوست». موضوعی که اعترافات بزرگان یوگا نیز بر آن صحه می‌گذارند. به عنوان مثال، سیدجلال الدین موسوی ـ پدر یوگای ایران و ملقب به آناندا جیوتی ـ اینگونه می‌نویسد: «قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است که به کار چاقی و لاغری یا بدن سازی می‌خورد، کوته نظری است. (گنجینه اسرار یوگا/ص38) ایشان در جای دیگری می‌نویسد: پرهیز کنید از معلمی که یوگا را ورزش بداند. (هاتا یوگا/ صفحه ع)»

علاوه بر این، تحقیقات علمی هم مبین همین نکته است که «یوگا ورزش نیست!». چرا؟ توجه بفرمایید:

یوگا از نظر «شاخص سوخت و ساز» در گروه حرکات بدنی سبک ارزیابی می‌شود چرا که میانگین سوخت و ساز در «آسانا» یا «وضعیت های بدنی» یوگا 2/2 و در «پرانایاما» یا «تمرینات تنفسی» 3/1 است. حال، این وضعیت را مقایسه کنید با فعالیت هایی همانند «تلویزیون دیدن» و «تایپ کردن» که شاخص سوخت ساز در آن ها حدود 1 تا 2 است! این‌ها همه در شرایطی است که در تبلیغات عمومی، یوگا به عنوان راهی مؤثر برای افزایش سوخت و ساز و لاغری معرفی می‌شود!

جالب توجه اینکه پژوهشی سیستماتیک نیز در همین زمینه توسط پژوهشگران دانشگاه ویومینگ آمریکا انجام شده که نشان می‌دهد یوگا از منظر استانداردهای لازم برای اطلاق عنوان ورزش جسمی به آن، صلاحیت‌های لازم را ندارد. ‏(Larson-Meyer, 2016).

با توجه به این داده ها، منظور جناب جلال الدین موسوی نسب، پدر یوگای ایران را بهتر متوجه می‌شویم. آنجا که می‌گوید: «قبول اینکه یوگا فقط یک ورزش بدنی است که به کار چاقی و لاغری یا بدن سازی می‌خورد، کوته نظری است.»

حال، با روشن شدن این موضوع که «یوگا ورزش نیست» به بررسی بُعد دیگر یوگا، یعنی آرامش بخشی آن می‌پردازیم که آیا چنین چیزی اصلاً وجود خارجی دارد و یا اهداف دیگری در پسِ زیبا و کارآمد جلوه دادن این حرکات به ظاهر ورزشی وجود دارد؟!

مروّجین «یوگا» برای اثبات این ادعا که «یوگا تاثیر مثبتی در آرامش روانی دارد» به تحقیقاتی علمی استناد می‌کنند که ظاهرا حاکی از تاثیرات مثبت این رشته در زمینه سلامت جسم و روان است. این درحالی است که پژوهش های علمیِ مختلفی وجود دارد که نشان می‌دهد، آزمایشات مورد ادعا، یا از نظر روشی دچار اشکال هستند، و یا تفاوت قابل توجهی نسبت به درمان های رایج دارویی و غیر دارویی ندارند. یکی از این تحقیقات که در سال 2010 در ژورنال مطالعات روانپزشکی در آمریکا منتشر شده است؛ نشان می‌دهد که 8 کارآزمایی بالینی انجام شده، در زمینة:

• «تاثیرات مثبت یوگا در درمان افسردگی» دارای اشکالات روش شناختی بنیادین در درون خود هستند.
• تحقیقات مشابه دیگری نیز در رابطه با اشکالات موجود در کارآزمایی های بالینی انجام شده در خصوص «تاثیر یوگا در درمان بیش فعالی»
• «تاثیر یوگا بر بی خوابی»،
• «تاثیر یوگا بر فشار خون بالا»،
• «تاثیر یوگا بر صرع»،
• «تاثیر یوگا بر یائسگی»
• و «تاثیر یوگا بر رماتیسم» وجود دارد.

نکته روش شناختی دیگری که بسیاری از این تحقیقات ادعاییِ مروجین یوگا، از آن رنج می‌برند، آن است که: در اکثر این آزمایشات، تنها بخشی از حرکات یوگا، مورد بررسی قرار می‌گیرد و سپس نتایج آن به کل یوگا سرایت داده می‌شود. مثلا آثار مناسب یکی از تمرینات تنفسی یوگا بر کاهش استرس زنان، مورد بررسی قرار گرفته و سپس نتیجه گیری می‌شود که یوگا به طور کلی برای سلامت روان مفید است!

علاوه بر این پژوهش‌ها که به عدم کارآیی یوگا در حوزه درمان اشاره دارند، تحقیقات دیگری نیز در زمینه آسیب های جسمی و روانی یوگا در مراجع علمی پزشکی دنیا موجود است. طبق این تحقیقات، آمارها حاکی از رشد بی‌رویه آسیب های جسمی یوگا در فاصله سال های 2001 تا 2014 در آمریکا است. گستره عمومی این آسیب ها به حدی است که برخی مجلات عمومی با انتشار مطالبی، درصدد آگاه سازی افکار عمومی در خصوص آسیب های یوگا هستند. مقاله جنجال برانگیز مجله نیویوک تایمز با عنوان «چگونه یوگا بدن شما را خراب می‌کند؟» نمونه ای از این موارد است.

نهایتا اینکه، با وجود این همه ادله و منابع معتبر علمی و تحقیقات سالم و بی‌طرفانه، این سوال به وجود می‌آید که «مگر یوگا برای مروجین آن، چه سودی دارد که آن‌ها با وجود این مشکلات کماکان بر اهداف خود پافشاری می‌کنند؟» آیا بالاتر از این‌ها، اهداف دیگری در پس این «آرامش قبل از طوفان» وجود دارد…؟

مطالعه بیشتر

the14.ir/6476


0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

معادله ی امنیتی *